خبررسانی یکی از هنرهای مردم موفق است، آره شاید باور نکنید این قضیه را اما خیلی این اتفاق افتاده که شخصی با رساندن خبر به شخص موردنظر ایجاد بحرانی کند فراخ، آره مثلا خبر بارداری برادر منو طوری بهش گفتن که خودش هم اتفاقاتی در بدنش افتاد. تمام فکرتون این باشه که خبر را باید اصولی و به موقع بدین نه یهویی. خبر مرگ گفتن که به نظرم باید یک رشته دانشگاهی باشه مثلا عمو من به بابام زنگ زد و گفت پاشو بیا پول کم آوردم برای کفن و دفن؛ بابای من اینور دنیا گفت چرا ؟ واسه کی ؟ عمو هم بدون درنگ گفت خب بابا مرد نمیخوای بیای، هزینه بیمارستان پدر من دو برابر هزینه کفن و دفن شد.
بگذریم ما تو تیم نوکو شروع کردیم به ساخت یک سری پادکست مختلف برای موضوع های خاص این قسمت ما درباره "خبر بارداری" صحبت کردیم شنیدنش رو از دست ندین قول میدم که لذت میبرین.
در خانواده ها (حتی تمام دنیا ) یکی از دغدغه هایی که برای دختر یا پسر همیشه اتفاق میافتد، دغدغه نام گذاری است. این مشکل همیشه بوده پسر قبل از ازدواج همیشه به این فکر می کرده من اگه بچه دار بشم اسمش رو میذارم فلان یا دختر خانوم از عنفوان کودکی خودش داشته فلانی رو بزرگ میکرده. تازه این دغدغه بعد ازدواج زیادتر هم میشه سلایقه های مامان و بابا و عمه و خاله و مادربزرگ و بابابزرگ ها هم اضافه میشه.
اما یه ماجرایی بدتر پیش میاد واسه نامگذاری اونم اسم مذهبی و ملی باشه یا قومی باشه یا.
حالا .
حالا ما تو شرکت نوکو یک سری پادکست در رادیو نوکو ساختیم قبلا خبر بارداری بود و الان هم لینکش رو میذارم این پایین به اسم آیین انحصاری نام گذاری بچه
این پادکست به مسئله انتخاب اسم برای فرزند تو راهی پرداخته.
ما در استارتاپ نوکو تمام سعی خودمون رو میکنیم تا میتونیم برای خانواده ها چه مادر و چه پدر مطالب مفیدی را بسازیم در این بخش از مجله نوکو به توضیح کامل هفته های بارداری
یا همان بارداری هفته به هفته پرداخنه ایم
شما میتونین به طور کامل از هفته چهارم بارداری که به طور مثال شروع بارداری هست تا هفته چهل و یکم بارداری که تقریبا زمان زایمان است بخونید.
قولنج دست یک اتفاق جالبی است که در بدن ما انسان ها می افتد و برای بعضی ها دلنشین و برای بعضی ها ترس آور است. این احساس از بچه گی همیشه من رو میترسوند که انگشتام شل نشه یا توی پیری دستم نلرزه که البته امکان داره از صحبت های بزرگتر ها در دوران کودکیم باشه. چون اصولا آنها سعی داشتند مارا از هر اتفاقی بترسانند. کلا نوع تربیت والدین زمان ما این بود که نکن این کارو خطرناکه، نکن این کار رو فلان میشه و من همیشه برای خودم در ذهنم این حس رو داشتم که نکند برای اینکه احتمال دارد فلان اتفاق بیفتد کاری را شروع کنم. من اصولا ترسو بار آمدم و ترسو بزرگ شدم و برای همین همیشه این احساس رو داشتم که نمیتوانم و حتی اگر توانش رو داشته باشم حتما عاقبت بدی خواهد داشت. حالا به شما پیشنهاد میدم این ویدیو را ببینید تا از این ترس رهایی پیدا کنید و دیگر بدون فکر از چیزی نترسید.
من یک مرد هستم و این دوران رو هیچوقت تجربه نکردم، اما برادر و همسری بودم که همیشه این اتاق را دیدهام و سعی کردم در کنارشون باشم. من خواستم شوآف کنم حتی دلم میخواد شعار بدم ما مردها باید در این دوران بیشتر مثل یک همدم و همراه در کنار ن باشیم.
برای من که در دوران پس از ازدواج با این شرایط یا قاعدگی بیشتر آشنا شدم سعی کردم بیشتر احساس همدردی و همراهی کنم.
سندرم پیش از قاعدگی (پیاماس) مجموعهای از علایم جسمی، روانی و احساسات مرتبط با چرخهٔ قاعدگی در ن است؛ و این در حالی است که بیشتر ن در سن «بچه زایی» (حداکثر تا ۸۵ در صد) نشانههای فیزیکی مرتبط با عملکرد طبیعی تخمک گذاری شامل نفخ کردن یا نرمی (حساسیت به لمس ) را تجربه کردهاند.
ن بسیار در این دوران حساس ترند و باید ما بیشتر به آنها توجه کنیم ما حتما نمیتوانیم کار قرص های مسکن را برایشان انجام بدهیم اما میتوانیم ذهنشان را آرام کنیم و به آنها بفهمانیم یک نفر در کنارت هست که تو برایش مهم هستی و برای تو نگران است.
درباره این سایت